سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سایت بهار هسته ای ایران

برگزاری نشست اخیر نمایندگانی از جمهوری اسلامی ایران و گروه 5+1 در سطح کارشناسی می تواند راهی برای نزدیک کردن دیدگاه دو طرف به یکدیگر یا یافتن زمینه های مشترک بیشتر برای مذاکرات باشد.

سیزدهم تیرماه بار دیگر استانبول مکانی شد تا مذاکرات هسته ای جمهوری اسلامی ایران و گروه 5+1 (انگلیس، فرانسه، آمریکا، روسیه و چین به همراه آلمان) آن هم با فاصله ای 13 روزه از نشست پیشین در مسکو برگزار شود؛ با این تفاوت که این بار کارشناسان هفت کشور دور یک میز نشستند.

این امر، به دنبال توافق حاصل از نشست بیست و نهم و سی ام خردادماه مسکو میان مذاکره کنندگان ارشد این کشورها به همراه مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا حاصل شد.

بر این اساس، سعید جلیلی و اشتون در پایان نشست مسکو اعلام کردند سیزدهم تیرماه نشست دیگری در سطح کارشناسان برگزار می شود تا دو طرف تصمیم بگیرند آیا دوباره گفت و گوها بین تهران و گروه 5+1 در سطح عالی برگزار شود یا خیر.

به عبارت دیگر دیدار بعدی میان جلیلی و اشتون به زمانی پس از برگزاری نشست کارشناسان و با توجه به دستاوردهای آن موکول شد.

اشتون نیز در پایان مذاکرات با تاکید بر تشکیل نشست کارشناسی استانبول در سیزدهم تیرماه، اظهار داشت: بعد از نشست کارشناسان در استانبول ملاقات باقری و اشمید (معاونان مذاکره کنندگان ارشد دو طرف) برگزار خواهد شد و در نهایت من و آقای جلیلی درباره چشم انداز نشست ها صحبت خواهیم کرد.

وی افزود: فاصله زیادی بین مواضع دو طرف از لحاظ محتوایی وجود دارد و به همین دلیل نیز توافق کردیم از طریق برگزاری نشست کارشناسان در استانبول بتوانیم به فهم درستی از مسایل و مشکلات موجود دست یابیم.

وی سه گام پیشنهادی غرب را چنین تشریح کرد "انتظار داریم ایران ضمن متوقف کردن غنی سازی 20 درصدی، تاسیسات فردو را تعطیل و ذخایر اورانیوم غنی شده 20 درصد را به خارج منتقل کند".

این کشورها در عمل فقط به تکرار سخنان چندی پیش "بنیامین نتانیاهو" رییس کابینه رژیم صهیونیستی، اقدام کردند که گفته بود ایران باید غنی سازی اورانیوم در سطح 20 درصد را متوقف کند و علاوه بر انتقال اورانیوم غنی سازی شده به خارج از کشور تاسیسات غنی سازی فردو را نیز تخریب کند.

این، در حالی است که بر اساس معاهده منع گسترش سلاح اتمی (ان. پی. تی)، هیچ محدودیتی برای غنی سازی اورانیوم برای مصارف صلح آمیز در نظر گرفته نشده است.

جمهوری اسلامی ایران اورانیوم با غنای 20 درصد را به منظور سوخت راکتور تحقیقاتی تهران برای تامین رادیوداروهای مورد نیاز بیش از 850 هزار بیمار نیاز دارد و نیاز خود را بر اساس حق خود در آژانس بین المللی انرژی اتمی به این نهاد ارایه داد.

با این همه، فشارهای کشورهای غربی بر آژانس آن را به سمت ارایه پیشنهاد تبادل سوخت 20 درصد با اورانیوم 5/3 درصد تولید شده در ایران کشاند.

تهران با وجود حق خود برای خرید اورانیوم مورد نیاز راکتور تحقیقاتی، تبادل را پذیرفت. با این حال، طرف غربی در این مسیر که با بیانیه اردیبهشت ماه 1389 تهران نیز همراه شده بود، سنگ اندازی های مرسوم خود را انجام داد.

به هر حال، همانگونه که تهران در زمستان 1388 که غنی سازی 20 درصد را آغاز کرد، گفته بود این مسیر از نظر اقتصادی به صرفه نیست و آمادگی خود را برای خرید یا تبادل سوخت اعلام کرده بود، باز هم در آستانه مذاکرات مسکو همین نظر را اظهار داشت.

به هر حال، به نظر می رسد سرنوشت مذاکرات درباره ادامه آنها یا توقف دوباره، بسته به نشست کارشناسان در استانبول باشد.

 

** اقدام های متقابل و خواست های دو طرف

-------------------------------------------------

گرچه هنوز خبری درباره نتایج نشست کارشناسان منتشر نشده اما روشن است طرف مقابل به اهمیت برگزاری این نشست های مقدماتی پی برده است و حتی اگر مطابق خواست قلبی آنها نباشد اما به آن گردن نهاده است.

برخی شواهد موجود و اقدام های صورت گرفته از سوی کشورهای غربی بسیاری را به سوی این تحلیل سوق می دهد که احتمالا این نشست ها مطلوب کشورهای غربی نیست.

برای نمونه، پس از مذاکرات بیست و ششم فروردین ماه در استانبول، بررسی چارچوب ها و دستور کار نشست سوم خردادماه در بغداد بر عهده کارشناسان قرار گرفت.

با این حال، در حد فاصل نشست بغداد تا مذاکرات مسکو هیچ نشستی در سطح کارشناسان برگزار نشد.

همین امر با اعتراض تهران روبرو شد. چرا که پس از پنج بار نامه نگاری ایران مبنی بر اعلام آمادگی برای شرکت در چنین جلساتی، طرف مقابل تنها به دادن پاسخی سرد بسنده کرده و به طور ضمنی مدعی شده بود دو طرف قراری برای برگزاری چنین نشست هایی نداشتند.

همین نامه نگاری ها جلیلی را واداشت سرانجام طی نامه ای اعتراض خود را نسبت به چنین برداشتی بیان کند و اشتون نیز در تماسی تلفنی به طرف ایرانی بگوید برای بررسی پیشنهادهای پنج گانه تهران که در نشست بغداد مطرح شد، در کنار خواست کشورهای غربی آمادگی دارد.

به هر روی، به نظر می رسد مطابق اعلام مذاکره کنندگان، تنها نتیجه نشست مسکو توافق بر سر برگزاری این جلسه های کارشناسی بود.

البته این بار بر خلاف جلسه های پیشین که دستور کار کارشناسان فقط ناظر بر تعیین چارچوب ها و دستورعمل ها برای نشست سران بود، به نظر می رسد نشست استانبول از اهمیت بیشتری برخوردار است.

دلیل این امر آن است که باید طرف های مذاکره کننده بر سر مشکلات و مسائل مد نظر خود به بحث بنشینند و زمینه های قرابت بیشتر محتوایی و نزدیک شدن دیدگاه ها را فراهم کنند.

تهران بر اساس بندهای سوم و چهارم معاهده منع گسترش سلاح اتمی (ان. پی. تی) و اساسنامه آژانس بین المللی انرژی اتمی، فعالیت در زمینه غنی سازی اورانیوم و دستیابی به انرژی هسته ای برای اهداف صلح آمیز را حق خود می داند و هر امری را که در این مسیر مانع تراشی کند، نمی پذیرد.

از سوی دیگر، پیشینه کارشکنانه غرب در مسیر برنامه های هسته ای و غیرهسته ای اعتماد مورد نیاز را نزد طرف ایرانی از بین برده است.

غرب برخلاف تهران بر این باور است که داده ها و اطلاعات ناقص موجود در دستان برخی گروهک های معاند نظام جمهوری اسلامی و همچنین سرویس های اطلاعاتی نشان از اهداف نظامی برنامه های هسته ای ایران دارد.

گزارش های متناقض، مغرضانه و غیرفنی آژانس بین المللی انرژی اتمی که با استناد به همین منابع غیرموثق تنظیم شده است نیز بر دامنه ابراز نگرانی های مقام های غربی می افزاید؛ تا آنجا که هیچ کدام از اقدام های اعتمادساز تهران را نمی بینند.

اجرای داوطلبانه 5/2 سال تعلیق برنامه های هسته ای و پذیرش پروتکل الحاقی، ارایه گزارش بیش از یک هزار صفحه ای درباره نگرانی های مطرح شده از سوی آژانس و رفع همه موضوع های باقیمانده (به گواهی مدیرکل وقت آژانس)، همکاری با بازرسان آژانس برای انجام تعهدات پادمانی و نظارتی، فراهم کردن امکان دسترسی آنان به تاسیسات غیرهسته ای همچون دو بار بازدید از سایت نظامی پارچین (که مطابق اساسنامه آژانس خارج از دایره نظارت بازرسان قرار دارد)، آمادگی برای برگزاری نشست های مختلف و حتی ارایه پیشنهاد همکاری در موضوع های منطقه ای و بین المللی مانند تروریسم، قاچاق مواد مخدر، خلع سلاح، ممانعت از گسترش سلاح هسته ای، راهزنی های دریایی، ناامنی های منطقه ای و ...، پذیرش پیشنهاد تبادل سوخت با اعضای گروه وین (فرانسه، روسیه و آمریکا به همراه نماینده آژانس) و ... از جمله گام های اعتمادساز تهران طی دهه گذشته بوده است.

همچنین عالی ترین مقام های سیاسی و مذهبی جمهوری اسلامی ایران بارها اعلام کرده اند تولید، ساخت، ذخیره، نگهداری و استفاده از بمب اتمی هیچ جایی در دکترین نظامی و دفاعی نظام ندارد و از نظر شرعی نیز حرام است.

در مقابل، اقدام های طرف غربی فقط حول تصویب تحریم های شورای امنیت سازمان ملل متحد (6 قطعنامه)، اعمال تحریم های یکجانبه در زمینه های مختلف مانند فروش قطعات هواپیما، محدود کردن معاملات مالی و بانکی، ارایه ندادن خدمات بیمه ای و محدودیت در صادرات نفت ایران با زیر فشار قرار دادن خریداران انرژی در سطح جهان، سکوت در قبال تروریسم دولتی سایبری (مانند موضوع حمله بدافزارهای استاکس نت و فلیم به تجهیزات دولتی ایران)، بی اعتنایی به اقدام های تروریستی برای حذف دانشمندان هسته ای و ... می چرخیده است.

بنابراین در حالی که اشتون سیزدهم تیرماه در بروکسل به خبرنگاران گفت "تهران باید به اقدام های اعتمادساز رو آورد"، به نظر می رسد غرب نیز باید همین رویکرد را درباره خود لحاظ کند.

تهران تنها خواستار به رسمیت شناخته شدن حق خود برای دستیابی به فناوری هسته ای برای اهداف صلح آمیز و همچنین فراهم شدن زمینه گفت وگوهای توام با احترام متقابل و وارد شدن به مرحله اقدام های عملی است؛ امری که تاکنون با وجود همه محدودیت ها و تحریم ها از آن کوتاه نیامده است.

در این میان، غرب باید تصمیم بگیرد راه امتحان شده خود طی 10 سال گذشته را همچنان بیازماید و بخواهد کشوری را که طی این سال ها هزینه های زیادی را برای رسیدن به خواسته ها و حقوق خود، پذیرفته است، زیر فشارهای تکراری قرار دهد یا با تغییر راهبرد خود از مقابله به سوی همکاری، از ظرفیت های گسترده تهران برای حل مشکلات منطقه ای و حتی بین المللی بهره ببرد.

فعلا نتیجه حاصل از جلسه برگزار شده کارشناسان هفت کشور در استانبول می تواند پاسخی ابتدایی را به این پرسش شکل دهد و بر اساس آن، روشن می شود غرب می خواهد با توقف مذاکرات، به تکرار مکررات بپردازد یا برای همکاری حول محورهای مشترک آستین بالا بزند.

 


نوشته شده در جمعه 91/4/16ساعت 2:0 صبح توسط مدیر سایت: علیرضا حسن زاده نظرات ( ) | |


قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت